پکیج (پروتکل) شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات پکیج درمانی آموزشی روانشناسی
مبانی نظری و اصول آموزشی در جلسات درمانی
آماده سازی در 12 جلسه درمانی
دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA
نمونه ای از مبانی نظری و جلسات درمانی پکیج مورد نظر:
جلسه ی اول
- خوش آمد گویی
- توضیح قوانین گروه
- توضیح تعامل فرایندهای فیزیولوژیکی، شناختی و رفتاری
- آشنایی شرکت کنندگان با مولفه های شناختی واکنش های هیجانی
- شناسایی افکار سطحی اولیه که بین واقعه و واکنش هیجانی قرار می گیرند و نوشتن آنها در جدول سه ستونی رویداد فعال ساز (A) باورها یا افکار (B)و پیامد و واکنش هیجانی (A)
تکالیف: نوشتن ده مورد از بدترین حوادث زندگی خود با استفاده از توالی A-B-C
جلسه ی دوم
- یادگیری جنبه های نظریه های شناختی افسردگی، اضطراب و خشم؛
- آشنایی با افکار خودآیند
- آشنایی با تحریف های شناختی و شناسایی آنها در تفکر خود
- شناخت مقاومت های احتمالی در برابر درمان و طراحی راهبردهایی برای مقابله با این مقاومت ها
تکالیف: شناسایی افکار خودآیند و ثبت آنها در برگه ی .A-B-C دسته بندی عقاید و نوشتن بدترین A-B-C ، روزانه.
...........
...................
...................................
مبانی نظری و تاریخچه درمان شناختی
درمان شناختی را ، آرون تی بک[1]، روانپزشک امریکایی، در اوایل دهه 60 میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا بنیان گذارد. در واقع شناخت درمانی نوعی پدیدار شناسی است که در آن انواع تجربهها توصیف و تحلیل میشوند. بک شیوهای برای آزمودن تجارب پدیدار شناختی از طریق آزمون افکار شخصی در قیاس با واقعیت ارائه میدهد (لیهی[2]، 2007).
شناخت درمانی یک نظام رواندرمانی است که تلاش میکند، واکنشهای عاطفی و رفتار خود آسیب رسان را با اصلاح تفکر معیوب یا خطادار و عقاید ناسازگارانهای که زیربنای این واکنشها هستند، کاهش دهد (موریسن ، 2003). این شیوه درمانی شکلی سازمان یافته از روان درمانی است که برای کاهش علایم و کمک به بیمار برای یادگیری روشهای مؤثرتر به منظور مواجهه با مشکلاتی که سبب ناراحتی او میشوند، طراحی شده است. ویژگی درمان با این شیوه این است که همه کوششها معطوف به حل مشکل است (دیویسون[3] و نیل[4]، 2001) .
درمانگران شناختی بیماران را درگیر تفکر علمی و منطقی میکنند، به این ترتیب که از بیماران میخواهند تا پیش فرضهایی را که منجر به ایجاد حالتهای افسردگی و اضطراب در آنها میشود بررسی کنند. علاوه بر این، درمانگران شناختی به بیماران کمک میکنند تا اعتبار جملات را با استفاده از روشهای جمع آوری شواهد مغایر با جملات، مورد وارسی قرار دهند.
در رویکرد رفتاری، فرض بنیادی این است که برای شناخت رفتارهای مشکل آفرین باید به اصولی متوسل شد که از آزمایشگری روانشناسی نشات گرفته اند. اصولی که بتوان در محیطهای بالینی، برای تغییر استفاده کرد. در این رویکرد به محرک ها و پاسخ ها توجه میشود، نه به متغیرهایی که تصور میشود واسطه بین آنها هستند. در واقع، در رفتاردرمانی، روانشناس از طریق مشاهده رفتار، نه از راه بررسی اعمال درونی آنها به مطالعه می پردازد (فیرس[5] و ترال[6]،1382).