stfile سیستم فروش فایل

پایان نامه بررسی شیوه های فرزندپروری والدین و جایگاه کنترل در دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی در 78 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات پایان نامه مورد نظر

 

پایان نامه کارشناسی با فرمت doc در پنج فصل:

 

چکیده فارسی

 

متن فارسی هر فصل با فونت B lotus و فرمت ورد و قابل ویرایش

 

فصل 1 مقدمه پژوهش

 

فصل 2 پیشینه و ادبیات پژوهش

 

فصل 3 روش پژوهش

 

فصل 4 یافته های پژوهش

 

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

 

فهرست مطالب

 

ضمیمه ها

 

منابع فارسی و انگلیسی به شیوه APA

 

خلاصه ای از پایان نامه:

چکیده

 

جایگاه کنترل به عنوان خصیصه ای شخصیتی به این امر اشاره دارد که هر فرد مجموعه ای ازباورها وانتظارات دارد ، مبنی براینکه افراد یا عواملی هستند که پاداشها و تنبیه ها را در زندگی وی دراختیار دارند . دراین خصوص ، برخی ازافراد جهت گیری درونی دارند ، و معتقدند که تبحر ، سخت کوشی ،احتیاط و رفتار مسئولیت پذیر به پیامدهای مثبت خواهد انجامید . این دسته  افراد جایگاه کنترل درونی دارند و به آنها درون نگر اطلاق می شود . ازطرف دیگر ، برخی افراد جهت گیری بیرونی پیدا می کنند و اعتقاد دارند که رویدادها ازطریق شانس ، قدرت دیگران و عوامل ناشناخته و غیرقابل مهار تعیین می شوند .

 

چنین افرادی جایگاه کنترل بیرونی دارند و به آنها برون نگر گفته می شود . در چارچوب شناسایی و مطالعه عوامل موثر بر شکل گیری جایگاه کنترل ، هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین نگرشهای فرزند پروری والدین و جایگاه کنترل فرزندانشان می باشد .

 

سه نوع نگرش فرزند پروری مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از : نگرش سلطه گری ، نگرش وابستگی شدید و نگرش بی اعتنایی نمونه این تحقیق شامل 96 نفر دانش آموزپسرپایه سوم مقطع راهنمایی منطقه 3 شهرکرمانشاه بود که با روش نمونه گیری تصادف ی چند مرحله ای انتخاب شدند . این تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی در خصوص رابطه نگرشهای فرزند پروری سلطه گری ، وابستگی شدید وبی اعتنایی با جایگاه کنترل دانش آموزان بود . نتایج تحلیل آماری داده ها نشان می دهند که تقریبا همه فرضیه های اصلی و فرعی این تحقیق تایید شوند براساس این یافته های تحقیق ، پژوهشگران پیشنهادهایی درخصوص شکل گیری و اصلاح جایگاه کنترل دانش آموزان به والدین و آموزگاران ارائه می دهند .                  

 

 

 

کلید واژگان : فرزند پروری ، جایگاه کنترل

مقدمه

 

این امر مسلم است که خانواده بیشترین تاثیر را بر رشد شخصیت کودک دارد و جو حاکم بر خانواده و رفتار والدین می تواند در چگونگی احساس فرد ازخود و توانایی هایش موثر باشد . احساس استقلال و مسئولیت افراد در قبال کارهایی که انجام می دهند ، بستگی به نگرش آزادمنشانه یا مستبدانه والدینشان دارد . ( لوین[1] ، 1989 ) .

 

هرچند در ظاهر حمایت افراطی و سلطه گری والدین متفاوتند ولی هر دو این ویژگی را دارند که در کودک این احساس را به وجود می آورند که دیگران برای او تصمیم گیرند .هستند و خودش مسئولیتی در قبال شکستها و یا پیروزی هایش ندارد واین یکی  ازخصوصیات افراد برون نگر است . نیکلی[2] ، 1994 )

 

اعتقاد به کنترل درونی اساسا در خانواده هایی آموخته می شود که در آن والدین گرم و حمایت کننده هستند ، فرزندانشان    را به خاطر پیشرفت درکارها تشویق می کنند و سعی نمی کنند برآنها کنترل مستبدانه ای داشته باشند چنین والدینی در شیوه های تربیتی فرزندانشان دارای ثبات رفتاری هستند و سعی نمی کنند پیوسته قوانین را در خانه تغییر دهند و از تنبیه بیش ازحد استفاده  کنند . ( همان منبع )

 

تحت چنین شرایط گرم و پذیرنده و حمایت کننده ای ، کودکان می آموزند که به خاطر شکستهای خود ، شرمندگی را پذیرا باشند ، همان گونه که درهنگام موفقیت احساس خوشبختی می کنند . ( کراندال [3]، 1991 )

 

 پس اگر والدین می خواهند فرزندانی مستقل ، مسئولیت پذیر و دارای اعتماد به نفس داشته باشند ، باید در ارتباط با آنان گرم ، صمیمی و  پذیرنده باشند ، و به آنان اجازه دهند مستقل باشند و در کارهای مربوط یه خودشان شخصا تصمیم گیرنده باشند .

 

 

 

---

 

[1] -Levin

 

[2] -Nekley

 

[3] -Crandall

بیان مسئله

 

سالهاست که روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری درصدد هستند ، عواملی را که باعث شکل گیری رفتار انسان می شود شناسایی کنند . گروهی مانند روانکاوان [1]که عوامل ناخودآگاه را تعیین کننده رفتارمی دانند ، معتقدند که افکار ، ترسها و خواستهای که افراد به آن آگاهی ندارند بررفتار انسانها اثر می گذارد . و گروهی دیگر رفتارگرایان [2]هستند ، که عوامل و محرکهای محیطی  را در شکل گیری رفتار انسان موثر می دانند و معتقدند که فرد بر محیط عمل نمی کند ، بلکه محیط است که بر فرد عمل می کند و انسان باید اعتقادش را درباره آزادی رها سازد و این حقیقت را بپذیرد که بوسیله نیروهای پیرامونش کنترل می شود ( اسکینر [3]، 1973 )

 

روانشناسان بر اهمیت نقش خانواده بالاخص بر روابط متقابل کودک با والدینشان تاکید شده است ، تاثیر خانواده بر فرآیند رشد چنان بارز است که با وجود اختلافات موجود بین  صاحب نظران روانشناسی ، اکثرآنان صرف  نظر از مکتبی که به آن اعتقاد دارند ، کنشهای متقابل والدین و فرزندانشان را اساس رشد عاطفی و شناختی کودکان تلقی می کنند . ( بالبی[4] . فروید [5]. ریند [6]، 1983 )

 

محققین الگوهای متنوعی در خصوص ارتباط والدین و کودکانشان مطرح کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که بعد از رفتار والدین در ارتباط با فرزندانشان از اهمیت زیادی برخوردار است که عبارتند از :

 

1- پذیرش در برابر طرد 

 

2- آسانگیری در برابر سخت گیری . ( سیرز ، مک کوبی و لوین[7] 1986 ) .

 

کودکانی که خویشتن دار ، کنجکاو  ، متکی به خود و نسبت به همبازیهایشان مهربان هستند ، والدینی مهربان ، پرحرارت و پذیرنده دارند . بنابراین ، تجارب فرد دوران اولیه زندگی و تجاربی که فرد از زندگی با والدین خود دارد بر اعتقادات و باورهای وی در آینده اثر می گذارد . ( الدر[8] ، 1989 ) .

 

گزارشها در مورد خصیصه افراد برون نگر در ایالات متحده ، افراد برون نگر 15 تا 20 درصد بیشتر والدینشان را به عنوان افرادی محدود کننده ، بیش از حد حمایت کننده توصیف می کردند . ( برلنت [9]، 2001 ) .

 

در مطالعه ای روی دانشجویان دانشگاه هاوایی در ایالات متحده ، دانشجویان درون نگر بیشتر والدینشان را مثبت و کمتر طرد کننده و مستبد می دانستند ، در صورتی که برون نگر ها عکس این خصوصیات را درباره والدینشان داشتند .     ( رویس[10] ، 2002 ) .

 

از آنجا که نحوه برخورد والدین با کودکانشان و روشهای تربیتی آنها تاثیرات طولانی بر رفتار ، عملکرد و انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارد . والدین باید با تامل و دقت نظر بیشتری به تربیت و پرورش  فرزندان خود بپردازند .

 

---

 

[1] - psychoanalysis

 

[2] -behaviorism

 

[3] -skinner

 

[4] -Bowlby

 

[5] -Freud

 

[6] -rind.B

 

[7] - sears,maccoby and levin

 

[8] -Elder

 

[9] -Bernat

 

[10] -Roies

هدف کلی :

 

هد ف اصلی این تحقیق ، بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری والدین و جایگاه کنترل در دانش آموزان پسر پایه سوم راهنمایی می باشد .

 

اهداف جزیی :

 

1- تاثیر سلطه گری والدین بر جایگاه کنترل دانش آموزان مشخص شود .

 

2-تاثیر وابستگی شدید والدین بر جایگاه کنترل دانش آموزان مشخص شود .

 

3-تاثیر بی اعتنایی والدین بر جایگاه کنترل دانش آموزان مشخص شود .

پایان نامه بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سلامت روان مردان و زنان مجرد و متاهل در 93 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات پایان نامه مورد نظر

 

پایان نامه کارشناسی با فرمت doc در پنج فصل:

 

چکیده فارسی

 

متن فارسی هر فصل با فونت B lotus و فرمت ورد و قابل ویرایش

 

فصل 1 مقدمه پژوهش

 

فصل 2 پیشینه و ادبیات پژوهش

 

فصل 3 روش پژوهش

 

فصل 4 یافته های پژوهش

 

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

 

فهرست مطالب

 

ضمیمه ها

 

منابع فارسی و انگلیسی به شیوه APA

 

خلاصه ای از پایان نامه:

مقدمه:

 

بحث کیفیت زندگی به تازگی در ادبیات توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد نوین مطرح شده و جایگاه ویژه ای یافته است و دولت ها در سطح ملی و محلی و نیز موسسات متعددی بر روی سنجش و شاخص سازی آن کار می کنند و شاخص های چندی برای سنجش آن معرفی شده است.

 

کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی و پیچیده دارد و دربرگیرنده عوامل عینی و ذهنی است کیفیت زندگی اغلب به عنوان درک مشخصی از رضایت در زندگی، سلامت جسمی، سلامت اجتماعی و خانوادگی، امیدواری و آداب و معاشرت و سلامت روانی می باشد.

 

کیفت زندگی یک واژه جدید نیست. زندگی با کیفیت مطلوب، ریشه در اعتقادات و آموزش های دینی مسلمانان دارد. در فلسفه یونان این کلمه بکار رفته است. سقراط هنگام صحبت در مورد شادی از کیفیت زندگی صحبت کرده است. لیندهالت و همکاران (2002) در مورد کیفیت زندگی بحث کرده و نقش هایی را که مدیران بانفوذ مثل مازلو، فرانک سارتر و آنتونفسکی در هنگام صحبت از حالت درونی زندگی افراد، به آنها اشاره کرده اند، بر شمرده اند. صحبت در مورد کیفیت زندگی در تاریخ ادامه یافته است. پس از جنگ جهانی دوم وضعیت اقتصادی و استانداردهای زندگی بهبود پیدا کرد و منجر به ارتقاء انتظارات مردم در خصوص رضایتمندی، خوب بودن و رضایت روانی شد.

 

مانزاک و مک میلان (2005) واژه کیفیت زندگی را شایسته تحلیل مفهومی می دانند چرا که در چند دهه اخیر مطالب زیادی در خصوص آن نگاشته شده است و این مفهوم در علوم مراقبتی به عنوان یک مفهوم پایه مطرح است. بطوریکه برای تشخیص اثرات بیماری، ارزیابی درمانهای انجام شده و نیز مراقبتهای پرستاری از آن استفاده می شود. با وجود استفاده مکرر از این واژه، مفهوم آن به روشنی درک نشده است. لذا انجام تحلیل مفهوم برای روشن کردن این مفهوم ضروری می نماید. او در مطالعه خود سه صفت معرف زیر را برای کیفیت زندگی معرفی می نمایند:

 

1. افراد ارزیابی ذهنی از زندگی خود به عمل می آورند.

 

2. افراد رضایت خود را از زندگی شان معین می نمایند که مرتبط با جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی آنها می باشد.

 

3. اندازه گیری های عینی می تواند به عنوان مکمل ارزیابی های ذهنی افراد بکار رود.

 

 

 

بیان مسئله:

 

کیفیت زندگی، درکی است که افراد از موقعیتشان در زندگی، در زمینه فرهنگی و سیستمهای ارزشی دارند و با اهداف، آرزوها و استانداردهای آنها در ارتباط است. (باربوت و همکاران، 2001) بنابراین می‌توان مجموع های از رفاه جسمی، روانی و اجتماعی که به وسیله شخص یا گروهی از افراد درک میشود مانند شادی، رضایت، افتخار، سلامتی، موقعت اقتصادی، فرصتهای آموزشی و غیره را تعریف مناسبی از کیفیت زندگی دانست (پارک، 1995).

 

مروری بر تعاریف سلامت روان و کیفیت زندگی، ابعاد ارتباط این دو متغیر را هرچه بیشتر آشکار می نماید. سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 سلامت روان را به عنوان حالت کاملی از رفاه اجتماعی، روانی و جسمی و نه صرفاً عدم حضور بیماری یا ناتوانی تعریف کرد (تایلور، 2003).

 

از سوی دیگر، این سازمان کیفیت زندگی را به عنوان ادراک فرد از جایگاه خود در زندگی، در بافت فرهنگی و سامانه آموزشی که در آن زندگی می کند و در ارتباط با اهداف، آرزوها، ملاک ها و اولویت ها تعریف کرده است (ووکول، 1996). این تعریف ارزیابی فرد از رضایت یا نارضایتی خود را در توانایی ها و فعالیت های روان شناختی، اجتماعی، شغلی و جسمی فرد وارد می کند. بنابراین عوامل مشترک روان شناختی، اجتماعی و جسمی این تعاریف در ارتباط با فرد می تواند حاکی از ارتباط متقابل این دو عامل باشد. به بیان دقیق تر، با در نظر گرفتن مولفه های رفاه و رضایت عینی، وضعیت عملکردی و عوامل بافتی به عنوان 3 مولفه کیفیت زندگی، همپوشی دو مولفه اول با سلامت روان مشهود است (کاتس چنگ، 2006). پژوهش های انجام شده نیز به کاهش کیفیت زندگی در پی بروز نگرانی های روان شناختی (کووک، 2008؛ لانگ لند، 2007؛ فایلد، 2006؛ اسکوت، 2004) و وجود همبستگی منفی معنادار بین میزان افسردگی و کیفیت زندگی (اتسوک، 2002) اشاره می کنند.

 

سبک زندگی نیز به عنوان شاخصی از سلامت جسمی بر مبنای آنچه که مورد قبول عموم است، یعنی ارتباط دوجانبه سلامت جسم و روان، می تواند پیش بینی کننده سلامت روان باشد. تحقیقات نشان داده اند سبک های زندگی در ارتباط با وضعیت سلامت روانی و جسمی و نیز کیفیت زندگی بزرگسالان قرار می گیرند (رورر و همکاران، 2005؛ چن و همکاران، 2005؛ ازو، 1994). ورزش و تغذیه مناسب علاوه بر سلامت جسمی بر سلامت روان نیز تأثیر مثبت دارند (کرتیس، 2006). همچنین سبک زندگی مناسب مانند خوردن روزانه صبحانه یا شرکت در تمرینات بدنی منظم در گروهی از کارگران کارخانجات در ارتباط مستقیم با سلامت روان شنسایی شده است (چن و همکاران، 2005).

 

 

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:

 

اهمیت کیفیت زندگی و وضعیت سلامت تا حدی است که صاحب نظران تمرکز مراقبت های بهداشتی قرن حاضر را بهبود کیفیت زندگی و وضعیت سلامت بیان کرده اند (جیویلا، 1995). اگرچه تلاشهای زیادی در خصوص تعریف، اندازه گیری و تمایز مفاهیم سلامتی و کیفیت زندگی صورت پذیرفته است، (برگنر، 1985) اما هنوز هم این مفاهیم بجای یکدیگر در مطالعات مربوط به کیفیت سلامت و کیفیت زندگی استفاده می گردند (کینگ، 1998) زندگی نسبت به وضعیت سلامت ابعاد بیشتری را در بر می گیرد و تحت تأثیر عوامل بیشتری قرار می گیرد، اما باید توجه داشت که سلامتی جوهره و پیش نیاز کیفیت زندگی می‌باشد. (برسلو، 2006) از این رو علی رغم ارائه مفاهیم نوینی از قبیل کیفیت زندگی، مفهوم وضعیت سلامت مورد توجه و تأکید صاحب نظران قرار می‌گیرد (ویلسون، 1995). توجه به مفاهیم مذکور بویژه در قرن حاضر که از مشکلات مهم بهداشتی جوامع به دلیل افزایش میزان بیماریهای مزمن و افزایش طول عمر به ویژه در کشورهای رو به توسعه است، از اهمیت خاصی برخوردار است. دانشجویان که یکی از حساس ترین و تأثیرگذارترین اقشار جامعه هستند؛ از آنجاکه تا کنون پژوهش قابل توجهی در زمینه رابطه سلامت روان با کیفیت زندگی بر روی دانشجویان به انجام نرسیده است پرداختن به این موضوع ضروری به نظر می‌رسد.

 

 

اهداف پژوهش:

 

-        بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و سلامت روانی

 

-        بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و علائم جسمانی

 

-        بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و اضطراب و اختلال خواب

 

-        بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و اختلال در کارکرد اجتماعی

 

-        بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و افسردگی

 

 

 

فرضیات پژوهش:

 

فرضیه اصلی:

 

بین میزان کیفیت زندگی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد.

 

فرضیات فرعی:

 

-        بین میزان کیفیت زندگی و علائم جسمانی رابطه معناداری وجود دارد.

 

-        بین میزان کیفیت زندگی و اضطراب و اختلال خواب رابطه معناداری وجود دارد.

 

-        بین میزان کیفیت زندگی و اختلال در کارکرد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.

 

-        بین میزان کیفیت زندگی و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد.

پایان نامه بررسی علل عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی دروس علوم تجربی دبیرستان های دولتی در 82 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات پایان نامه مورد نظر

پایان نامه کارشناسی با فرمت doc در پنج فصل:

چکیده فارسی

متن فارسی هر فصل با فونت B lotus و فرمت ورد و قابل ویرایش

فصل 1 مقدمه پژوهش

فصل 2 پیشینه و ادبیات پژوهش

فصل 3 روش پژوهش

فصل 4 یافته های پژوهش

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

فهرست مطالب

ضمیمه ها

منابع فارسی و انگلیسی به شیوه APA

خلاصه ای از پایان نامه:

 

فهرست مطالب

 

 

فصل اول

مقدمه

علت انتخاب موضوع یا ضرورت مسأله

بیان موضوع

بیان پیش فرض ها

اهداف تحقیق

سؤالات تحقیق

فرضیات تحقیق

قلمرو تحقیق

تعاریف عملیاتی 

فصل دوم

مبانی نظری

پیشینه تحقیق

مدل تحقیق

فصل سوم

روش تحقیق

جامعه آماری 

نمونه آماری

روش جمع آوری اطلاعات

روش مقیاس بندی 

روش های تحلیل آماری

محدودیت های تحقیق

فصل چهارم

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 1

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 2

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 3

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 4

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 5

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 6

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 7

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 8

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 9

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 10

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 11

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 12

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 13 

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 14 

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 15

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 16

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 17

جدول و نمودار مربوط به پرسش شماره 18

فصل پنجم

نتایج تحقیق

پیشنهادات برای تحقیقات بعدی 

خلاصه فصل های یک و سه و پنج

پیوستها

پرسشنامه

منابع و مأخذ

 

مقدمه

موضوع این تحقیق، بررسی علل عدم استفاده دبیران مقطع متوسطه از وسایل کمک آموزی یا امکانات آزمایشگاهی در درس های رشته علوم تجربی (فیزیک، شیمی، زیست شناسی) در دبیرستان های شهر سرپل ذهاب می باشد.

بدون شک استفاده از وسایل کمک آموزشی سمعی و بصری در میزان یادگیری و آموخته های دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد؛ این کار مبتنی بر دیدن و شنیدن است. انسان هرچه را که بخواهد بیاموزد چنانچه با دیدن و لمس کردن و تجربه کردن همراه باشد؛ هم میزان یادگیری اش افزایش می یابد و هم میزان فراموشی آن مطالب به اندازه ی قابل توجهی کاهش می یابد. (علی آبادی، خدیجه، مقدمات تکنولوژی، دیماه 1374)

طبق تحقیقات به عمل آمده میزان (یا درصدهای یادگیری در انسان) به شرح زیر است:

%10 از طریق خواندن                      %20 از طریق شنیدن

%30 از طریق دیدن                                     %50 دیدن و شنیدن

%70 آنچه گفته شده                        %90 آنچه گفته و انجام شده است.

ملاحظه می شود، درصدهای یادگیری در انسان در شرایط مختلف، متفاوت است. و بیشترین میزان یادگیری در موقعیتی است که گفتن همراه با دیدن و انجام آزمایش باشد.

عمل کردن و تجربه کردن با ارزش تر و مفیدتر از سایر شرایط و طرق یادگیری و آموزش است و این خود مؤید فرموده پیـامبر بزرگ اسلام می باشد. و تأکید بر اینکه مـا در آموزش و پرورش علی الخصوص در علوم پایه و کاربردی از بکار گرفتن بهینه وسایل و امکانات آزمایشگاهی و لو با امکانات موجود حتی اگر تکنولوژی مدرن نباشد، غافل نباشیم. در عصر حاضر پیشرفت علوم مختلف در زمینه بهداشت و درمان «علم پزشکی» و کاربرد شیوه های جدید بهداشتی و درمانی، صنایع مختلف، از آغاز یا اختراع کامپیوتر، همه و همه در نتیجه ی استفاده از ابزار و امکانات در آموزش بوده و هست.

علوم نظری محض برای پاسخگویی به مسائل مطروحه فاقد استفاده ی مؤثر می باشد، و باید یافته های علوم از نظر کاربردی مطالعه و تبیین شود. تبدیل این علوم به قوانین کاربردی و استفاده ی علمی از علم را تکنولوژی مربوط به آن علم می گویند.

نتایج تحقیقات در جهان بیانگر امر واقعی که کشورهایی که از یافته های تکنولوژی به طور معقول و درست استفاده کرده اند و توانسته اند بر بسیاری از مشکلات آموزشی خود پیروز شوند و یا حداقل آنها را کاهش دهند. در این خصوص استفاده و کاربرد وسایل آموزشی و کمک آموزشی در سیستم آموزشی ما باید از اولین اقدامات باشد و مورد توجه جدی قرار گیرد ولی واقعیت این است که مواد و وسایل کمک آموزشی بنا به دلایل مختلفی به نحو شایسته و مطلوب و بطور مستمر بکار گرفته نمی شود.

در این تحقیق ما به دنبال بررسی علل عدم استفاده از وسایل و امکانات و مواد آموزشی هستیم. امید است نتایج بدست آمده موردتوجه قرار گیرد.

علت انتخاب موضوع یا ضرورت مسأله

با توجه به این نکته که در حال حاضر در مقطع متوسطه که طیف وسیعی از دانش آموزان و نیروی انسانی آینده جامعه اسلامی ما را تشکیل می دهند، آموزش و یاددهی دروسی چون فیزیک، شیمی و ... با کمیت و کیفیت متفاوتی در دبیرستان های کشور صورت می گیرد. علیرغم تلاش صادقانه بسیاری از مسئولان تعلیم و تربیت کشور، دبیران و مربیان و صاحبنظران تربیتی به نظر می رسد که آموزش واقعی و درک موضوعات و مفاهیم علمی در دروس مذکور از کیفیت و شایستگی لازم و مطلوب برخوردار نیست، لذا ترغیب فراگیران به مشارکت جدی و فعال آنان براساس روش های صحیح آموزشی و تربیتی در جریان یادگیری دروس تجربی از طریق کاربرد مفاهیم و تئوری های علمی براساس روش علمی و تجربی (آزمایشگاهی) در فضا و شرایط آزمایشگاهی موجبات کاهش افت تحصیلی را فراهم خواهد نمود.

بطورکلی کار آزمایشگاهی و استفاده از امکانات تجربی در آموزش علوم تجربی در واقع فراهم کننده فرصت هایی برای دانش آموزن است تا بتواند یافته ها و مشاهدات و حقایق علمی را مورد تعبیر و تفسیر و تحلیل قرار دهند، از اینرو اجرای تحقیقات در زمینه ی بهبود آموزش دروس علوم تجربی و بررسی مسایل و مشکلات موجود در این زمینه گامی مثبت در تشخیص و حل مسائل موجود می باشد.

بیان موضوع

چه عواملی در عدم استفاده از وسایل و امکانات آزمایشگاهی مؤثرند؟

اهداف تحقیق

اهداف کلی تحقیق حاضر بر مبنای نگرش های ذیل استوار است:

-        توصیف کلی وضعیت موجود آزمایشگاه ها و شرایط و امکانات آزمایشگاهی در دبیرستان های شهر سرپل ذهاب.

-    دستیابی به نقطه نظرات و دیدگاه های دبیران علوم تجربی در زمینه مهمترین علل عدم استفاده از امکانات آزمایشگاهی در تدریس و آموزش دوس تجربی و تجزیه و تحلیل نظرات ارائه شده به منظور شناخت علت های اساسی در زمینه ی موضوع مورد تحقیق.

-        ایجاد علاقه و رغبت در دبیران و دانش آموزان.

-        تربیت نسلی بیدار و آگاه به امور.

-        توسعه و پیشرفت در آموزش و پرورش و پیشرفت جامعه از طریق آشنایی و بکارگیری تکنولوژی پیشرفت آموزشی.

سؤالات تحقیق

بطورکلی سؤالات تحقیق حاضر به قرار ذیل می باشند:

الف- آیا عدم شرایط فیزیکی مناسب، محیط کار و نبودن وسایل و امکانات مناسب و لازم آزمایشگاهی باعث استفاده نکردن از آزمایشگاههاست؟

ب- آیا کمبود وقت اختصاص یافته به فعالیت های آزمایشگاهی علت عدم استفاده از آزمایشگاههاست؟

پ- آیا نبودن برنامه ریزی درسی بطور اصولی در زمینه اجرای فعالیت های آزمایشگاهی علت عدم استفاده از آزمایشگاههاست؟

ت- آیا حجم زیاد محتوای کتب درسی مربوط به دروس علوم تجربی مانع استفاده از آزمایشگاههاست؟

ث- آیا نحوه ی اجرای ارزشیابی و امتحانات در دروس علوم تجربی که معمولاً محفوظات را اندازه گیری می کنند مانع استفاده از آزمایشگاههاست؟

ج- آیا مؤثر بودن انجام آزمایشات در نمره ی امتحانی دانش آموزان موجب عدم استفاده از آزمایشگاههاست؟

چ- آیا عدم نظارت و کنترل و اجبار نسبت به فعالیت های آزمایشگاهی مانع استفاده از آزمایشگاههاست؟

ح- آیا تعداد زیاد دانش آموزان کلاس های درس مانع از انجام فعالیت های آزمایشگاهی است؟

خ- آیا عدم آگاهی و اعتقاد دبیران به اثرات مثبت آزمایش در فرآیند یادگیری باعث عدم استفاده از آزمایشگاههاست؟

د- آیا عدم یا کمبود افراد متخصص باعث عدم استفاده از آزمایشگاههاست؟

ذ- آیا عدم مهارت دبیران به نحوه ی صحیح استفاده از وسایل مانع استفاده از آزمایشگاههاست؟

ر- آیا نبودن تشویق موجب استفاده نکردن از امکانات آزمایشگاههاست؟

فرضیات تحقیق

بطورکلی فرضیه های تحقیق حاضر که به برخی از علل اساسی در زمینه ی موضوع تحقیق اشاره دارند به قرار ذیل می باشند:

الف- عدم شرایط فیزیکی مناسب، محیط کار و نبودن وسایل و امکانات مناسب و لازم آزمایشگاهی باعث استفاده نکردن از آزمایشگاههاست.

ب- کمبود وقتی اختصاص یافته به فعالیت های آزمایشگاهی علت عدم استفاده از آزمایشگاههاست.

پ- نبود برنامه ریزی درسی بطور اصولی در زمینه اجرای فعالیت های آزمایشگاهی علت عدم استفاده از آزمایشگاههاست.

ت- حجم زیاد محتوای کتب درسی مربوط به دروس علوم تجربی مانع استفاده از آزمایشگاههاست.

ث- نحوه ی اجرای ارزشیابی و امتحانات در دروس علوم تجربی که معمولاً محفوظات را اندازه گیری می کنند مانع استفاده از آزمایشگاههاست.

ج- مؤثر نبودن و کنترل و اجبار نسبت به فعالیت های آزمایشگاهی مانع استفاده از آزمایشگاههاست.

ح- تعداد زیاد دانش آموزان کلاس های درس مانع از انجام فعالیت های آزمایشگاهی است.

خ- عدم آگاهی و اعتقاد دبیران به اثرات مثبت آزمایش در فرآیند یادگیری باعث عدم استفاده از آزمایشگاههاست.

د- عدم یا کمبود افراد متخصص باعث عدم استفاده از آزمایشگاههاست.

ذ- عدم مهارت دبیران به نحوه ی صحیح استفاده از وسایل مانع استفاده از آزمایشگاههاست.

ر- نبود تشویق موجب استفاده نکردن از امکانات آزمایشگاههاست.

لازم به توضیح است که فرضیه های فوق بطورکلی براساس سه گروه زیر مدنظر می باشند:

-        عوامل مربوط به محیط و فضا و شرایط فیزیکی، وسایل و امکانات آزمایشگاهی.

-        عوامل مربوط به فرآیند برنامه ریزی درسی (اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی و ... )

-        عوامل مربوط به نیروی انسانی.

پایان نامه بررسی نقش مربیان پرورشی بر تقویت هویت دینی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در 168 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات پایان نامه مورد نظر

 

پایان نامه کارشناسی با فرمت doc در پنج فصل:

 

چکیده فارسی

 

متن فارسی هر فصل با فونت B lotus و فرمت ورد و قابل ویرایش

 

فصل 1 مقدمه پژوهش

 

فصل 2 پیشینه و ادبیات پژوهش

 

فصل 3 روش پژوهش

 

فصل 4 یافته های پژوهش

 

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

 

فهرست مطالب

 

ضمیمه ها

 

منابع فارسی و انگلیسی به شیوه APA

 

خلاصه ای از پایان نامه:

مقدمه:

 

از نگاه اسلام، انسان مجموعه ای از استعدادهای بالقوه ای است که برای به فعلیت در آوردن این استعدادها و توانایی ها، نیازمند تعلیم و تربیت است. در این راستا فلسفه اصلی آموزش و پرورش در نظام اقتصادی، تعمیق حیات معنوی و برخورداری از مراتب بالاتر و والاتر زندگی است.

 

از سوی دیگر تردیدی نیست که آگاهی بر هویت خویش یا خودشناسی، یکی از فضایل انسانی و معیاری برای تمایز انسان از حیوان می باشد و از دیدگاه اسلام و سایر مکاتب الهی، هویت یابی راهی از انسان به سوی خدا، و مسیر تعالی و کمال و سعادت فرد خواهد بود، چرا که این خودشناسی و هویت یابی است که خوب و بد، درد و درمان، ضلالت و هدایت را به انسان نشان می دهد(ربانی، 1381 به نقل از فقیهی، 1383:13-12). و یا به عبارتی هویت دینی است که چراغی فرا روی انسان قرار می دهد تا هدفش را در زندگی دنیایی مشخص سازد. دوران نوجوانی یکی از بحرانی ترین مراحل سنی هر فرد است و پرسش از هویت و کیستی، اصلی ترین دغدغه و نگرانی نوجوانان را تشکیل می دهد زیرا برای آنها مهم است که بدانند در کجای جهان قرار گرفته اند و در چرخه هستی چه نقشی را ایفا می کند. به همین لحاظ است که اگر فرد در این دوران شناخت درستی از استعدادها و توانایی های خویش بیابد و به هویت خود چه در بعد فردی و چه اجتماعی آشنا و مسلط گردد و در این میان پیوند خویش را با خالق هستی بشناسد و شناخت صحیحی از  هویت دینی خود پیدا کند، می تواند گذار سالم و درستی از این دوران داشته باشد و به تعبیری نقشه ای را در دست او می نهد که مسیر زندگیش را از جو ابهام و سردرگمی بیرون می آورد.از جمله عوامل موثری که می تواند در این هویت یابی به فرد کمک کند، می توان خانواده، مدرسه و رسانه نام برد که در این پژوهش نقش مدرسه و آن هم مربیان پرورشی به عنوان اصلی ترین متولیان این امر در مدارس مورد توجه قرار می گیرد و برای تحقق این امر از سویی ابعاد هویت دینی از دیدگاه گلاک و از سوی دیگر نقش مربیان پرورشی در تقویت هویت دینی دانش آموزان در قالب دو پرسشنامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

1-1- بیان مساله

 

توسعه فرهنگ دینی جامعه ایرانی یکی از داعیه های اساسی انقلاب اسلامی است، به طوری که این موضوع هیچگاه از نظر دست اندکاران، برنامه ریزان و متولیان فرهنگ دینی دور نمانده است و اهتمام آنان بر ارتقای دانش، بینش، باورها و اعتقادات دینی و تثبیت رفتارهای مبتنی بر فرهنگ و معرفت دینی بیان کننده ثبات هویت دینی جامعه نیز می باشد. انقلاب اسلامی در ایران بیش از هر چیز دیگر  با اسلام شناخته می شود و پیوند خوردن اسلام با این انقلاب، بیانگر بازگشت دین به حوزه حیات عمومی در ایران است. با پیروزی انقلاب اسلامی کوشش وسیعی برای هویت جویی جامعه صورت گرفته است ولی با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی و فعالیت های متعددی که در زمینه اسلامی کردن جامعه صورت گرفته، توفیق دستگاه ها در تحقق هویت اسلامی جامعه مورد تردید می باشد(چیت ساز قمی، 1385، 173).

 

در این میان آموزش و پرورش نیز به عنوان یکی از اصلی ترین متولیان فرهنگ دینی جامعه از دایره تردید و پرسش مستثنی نیست. بررسی اهداف پرورشی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد یکی از آرمان های این انقلاب، تربیت نسلی معتقد به مبانی دین، عامل به احکام و آداب الهی و برخوردار از سجایا و فضایل اخلاقی است. این موارد که در قالب اهداف اعتقادی دوره راهنمایی تحصیلی به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است، بیانگر این نکته می باشد که مدیران، برنامه ریزان و همه افرادی که در تعلیم و تربیت دانش آموزان نقشی بر عهده دارند، مکلف اند در برنامه ریزی امور و سازمان دهی فعالیت ها و انجام وظایف مربوطه، به گونه ای اقدام نمایند که تا پایان دوره تحصیلی دستیابی دانش آموزان به اهداف تعیین شده ممکن گردد.

 

با نگاهی به منشور تربیتی نسل جوان متوجه می شویم، این منشور همان انتظارات مذکور را از جوانان طلب می کند. در واقع این دو سند انتظارات و سطح دینداری متوقع نظام جمهوری اسلامی ایران از جوانان را تعیین کرده است.

 

بر همین اساس تلاش های بسیار برای تربیت دینی جوانان صورت پذیرفته است و انتظار می رود در مجموع، این اقدامات به تربیت جوانانی منجر شود که اعتقادات مذهبی بالایی داشته باشند و در انجام رفتارها و اعمال مذهبی پایبندی زیادی از خود نشان داده، عامل به احکام الهی باشند و همنوایی کاملی برای اصول و فروع دین از خود به نمایش بگذارند(چیت ساز قمی، 191،1386-190).

 

این که تا چه اندازه مجموعه قوانین و دستورالعمل ها و تلاش ها در این عرصه به تحقق اهداف آرمانی نظام اسلامی نزدیک شده است امری است که جزء با پژوهش و نگاه محققانه بدست نمی آید زیرا نقطه تبلور این تردید در عرصه عمل، نیروی انسانی است و اگر نیروی انسانی متعهدانه و دلسوزانه وارد عرصه نگردد در نهایت امر نتیجه مطلوب بدست نخواهد آمد.

 

در رابطه با سنجش هویت دینی دانش آموزان در محیط آموزش و پرورش اصلی ترین متولیان امر، همان مربیان پرورشی هستند و میزان عاملیت این افراد به قوانین و دستورالعمل ها و اهداف بلند نظام تربیتی می تواند در تقویت هویت دینی و باورهای مذهبی دانش آموزان موثر باشد.

 

ابعاد هویت دینی مدنظر در این پژوهش براساس مدل چارلزگلاک استخراج گردیده است و شامل 4 بعد زیر می باشد:

 

1-    تجربی: دین ناظر بر تجربه های معنوی زندگی که برای اشخاص که به آن نائل می شوند این احساس ایجاد می شود که با خداوند یا یک امر متعالی در ارتباط هستند.

 

2-    اعتقادی: دین که ناظر بر اعتقاد به واقعیت الوهیت خداوند و پیوست های آن (فرشتگان، بهشت، جهنم و ...) است.

 

3-    مناسکی: بر اعمالی که در چارچوب زندگی دینی انجام داده می شود ناظر است(مثل نماز، روزه، زیارت و امثال آن.)

 

4-    پیامدی: یعنی تبعات تجربه ها، اعمال و اعتقادات دینی افراد در زمینه های مختلف زندگی.

 

در این پژوهش پژوهشگر به دنبال آن است که بداند آیا مربیان پرورشی در تقویت این ابعاد 4 گانه نقش دارند یا خیر؟

 

 

 

1-2- اهمیت و ضرورت

 

 از نیازهای فطری آدمی، گرایش به عشق و پرستش است، به این معنا که فرد مستقل از هرگونه یادگیری، در درونش تمایل به عبادت و بندگی خدا را احساس می کند، تجلی چنین احساسی و تمایلی، در اعمال و رفتار دینی، آشکار می شود(شرفی، 1382، 96).

 

دین به عنوان نظامی منسجم از باورها، رویکردها و ارزش ها در عصر حاضر به نقطه اتکایی برای انسان تبدیل شده و روند اقبال به دین، رشد روزافزونی را در جوامع کنونی نشان می دهد. از سوی دیگر هویت که در معنای روان شناختی آن، احساس درونی " این همانی" نسبتاً ثابت تلقی شده است زمانی تکوین می یابد که فرد قادر باشد در باب "فلسفه خلقت"، "فلسفه زندگی" و "فلسفه مرگ و جهان پس از مرگ" به معنای روشن و قابل قبولی دست یابد و این مولفه ها به حیطه هویت دینی بیشتر معطوف می باشد. رابطه آدمی و دین و نسبتی که با آن پیدا می کند، در مقوله " هویت دینی"  قابل تبیین و توضیح است(شرفی، 1382،96). در این میان، قابلیت های دین به گونه ای است که قدرت پاسخگویی به چالش های مهم و فراروی آدمی نظیر پرسش های فلسفی و معنایی مذکور را دارد، لذا برای تقویت هویت، رویکرد دینی، یک ضرورت محسوب می شود(شرفی، به نقل از فقیهی، 1383، 25).

 

از سوی دیگر یکی از مسائل مهم دوران نوجوانی و جوانی، مسأله هویت یابی و خود شناسی می باشد. آدمی می خواهد خود را بیابد که یافتن خویش با ارزش ترین شناخت هاست. امام علی (ع) فرمود: «افضل المعرفه، معرفه الانسان لنفسه» در دوران نوجوانی و جوانی، فرد در صدد پاسخگویی به پرسش حساس و سرنوشت ساز «من کیستم؟» می باشد پرسشی که پاسخگویی به آن می تواند جایگاه فرد را در عرصه زندگی تعیین نماید و جهت گیری های فرد در طول زندگی، چه در عرصه فردی و چه در عرصه اجتماعی را روشن سازد و با توجه به هویت شکل گرفته در فرد، به رفتار و اعمال و افکار فرد رنگ و بوی ویژه ای بخشد (فقیهی، 1383،11 و10).

 

در اینجا ضروری به نظر می رسد که به نقش هویت دینی در شکل گیری شخصیت نوجوانان توجه بیشتری گردد و برای تحقق این امر باید از هیچکدام از عوامل و امکانات موجود من جمله محیط های آموزش و پرورش غافل نبود.

 

1-3- سئوالات تحقیق

 

سوال اصلی:

 

آیا بین نقش مربیان پرورشی و ابعاد هویت دینی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد؟

 

سئوالات فرعی:

 

1. آیا بین نقش مربیان پرورشی و بعد اعتقادی دینی رابطه معنی داری وجود دارد؟
2. آیا بین نقش مربیان پرورشی و بعد مناسکی دینی رابطه معنی داری وجود دارد؟
3. آیا بین نقش مربیان پرورشی و بعد تجربی دینی رابطه معنی داری وجود دارد؟
4. آیا بین نقش مربیان پرورشی و بعد پیامدی دینی رابطه معنی داری وجود دارد؟

 

 

 

1-4- فرضیات تحقیق

 

فرضیه کلی: 

 

بین نقش مربیان پرورشی وابعاد هویت دینی رابطه معنی داری وجود دارد.

 

فرضیه ها:

 

1. بین نقش مربیان پرورشی و بعد اعتقادی دینی رابطه معنی داری وجود دارد.
2. بین نقش مربیان پرورشی و بعد مناسکی دینی رابطه معنی داری وجود دارد.
3. بین نقش مربیان پرورشی و بعد تجربی دینی رابطه معنی داری وجود دارد.
4. بین نقش مربیان پرورشی و بعد پیامدی دینی رابطه معنی داری وجود دارد.

پایان نامه بررسی ویژگیهای شخصیتی زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی با آزمون MMPI در کلنیک های روان شناسی

توضیحات پایان نامه مورد نظر

 

پایان نامه کارشناسی با فرمت doc در پنج فصل:

 

چکیده فارسی

 

متن فارسی هر فصل با فونت B lotus و فرمت ورد و قابل ویرایش

 

فصل 1 مقدمه پژوهش

 

فصل 2 پیشینه و ادبیات پژوهش

 

فصل 3 روش پژوهش

 

فصل 4 یافته های پژوهش

 

فصل 5 بحث و نتیجه گیری

 

فهرست مطالب

 

ضمیمه ها

 

منابع فارسی و انگلیسی به شیوه APA

 

خلاصه ای از پایان نامه:

چکیده:

 

موضوع تحقیق مورد نظر عبارتند از: بررسی ویژگیهای شخصیتی زنان سردمزاج در مقایسه با زنان عادی با آزمون MMPI در کلنیک های روانشناسی کرمانشاه، روش آماری استفاده شده در تحقیق: توصیفی، استنباطی، شامل: جداول، نمودارها، آزمون T مقایسه میانگین ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS می باشد.

 

جامعه آماری مورد نظر تحقیق انجام شده شامل: زنان سردمزاج و عادی دارای سن 20 تا 35 سال هستند که به کلنیک های روانشناسی کرمانشاه مراجعه می کنند.

 

حجم نمونه تحقیق انجام شده 100 نفر است و روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده می باشد. و در پایان نتیجه نهایی تحقیق به شرح زیر می باشد:

 

• Ø     نتیجه تحقیق:
• پس از انجام آزمون آماری مقایسه میانگین ها بر روی اطلاعات مربوط به پاسخگویان نتایجی حاصل شد که عبارتند از:

 

فرضیه 1: طبق نتایجی که از پرسشنامه ها بدست آمد میزان افسردگی در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است بدین معنی که سطح معنی داری a=0/5 ، t<ta, df می باشد.

 

پس فرض H₁ را که بیانگر این بود که میزان افسردگی در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است را پذیرفتیم.

 

فرضیه 2: طبق نتایج بدست آمده از پرسشنامه ها میزان هیستری در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است بدین معنی که سطح معنی داری a=0/05 ، t<ta, df می باشد. پس فرض H₁ را که بیانگر این بود که میزان هیستری در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است را پذیرفتیم.

 

فرضیه 3: طبق نتایج بدست آمده از پرسشنامه ها میزان اضطراب و تنش در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است بدین معنی که سطح معنی داری a=0/05 ، t<ta, df یعنی (270620- > 10645) می باشد پس فرض H₁ را که بیانگر این بود که میزان اضطراب و تنش در زنان سرد مزاج در مقایسه زنان عادی بیشتر است را پذیرفتیم.

مقدمه:

 

بی تردید می توان گفت یکی از رایجترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. شخصیت مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملهوس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه

 

پرسونالیتی است که خود از پرسونای لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فرا خود تنش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است.

 

منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر به فرد می کند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه های اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می باشند و تا حدی تغییر پذیرن و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است.

 

شخصیت سازه ای است که با بالا رفتن آدمی پیچیدگی بیشتری می یابد به طوری که هر چه زمان می گذرد رفتارها و واکنش های کلی کودک مشکلی اختصاصی تر به خود می گیرند و نهایتاً شخصیت سازمانی پویا و پایدار می شود که حاکم بر رفتار فرد است و به نسبت انسجام و وحدت درونی خود در موقعیت های مختلف واکنش های مقتضی از خود نشان می دهد بی تردید تمایلات جنسی مشخص، چنان با کل شخصیت او در هم آمیخته و بر برداشت او از خود روابط او با دیگران و الگوهای کلی رفتار او اثر می گذارد که صحبت از شخصیت منهای مسائل جنسی به عنوان پدیده ای مستقل در واقع غیر ممکن است تمایلات جنسی هر فرد بستگی به سه عامل پیوسته به هم دارد: هویت جنسی او رفتار جنسی او این عوامل که در رشد، پیشرفت و عملکرد شخصیت و تأثیر پذیری آن توسط تمایلات جنسی تأثیر می گذارند بنابراین ضروری است هر چه بیشتر بجای نادیده انگاشتن این مسائل و طرد آنان به شکل مخفی کردن از امکانات جامعه در جهت رفع این مشکل استفاده نموده تا بدین طریق از طریق آگاهی داده قدمی هر چند که در جهت فراهم سازی محیطی سالم از نظر روحی و روانی برداشته باشیم.

بیان مسئله

 

بی تردید یکی از تمایلات انسان نیاز جنسی است و با اینکه عدم ارضای آن متضمن هیچ انحرافی از تعادل زیستی نیست و تا اندازه ای مستقل از محدودیت و سیری است اما علاوه بر اینکه متضمن بقای نوع است و به طور غیر مستقیم می تواند بر مسائل و نیازهایی که موجب تعادل زیستی می باشند تأثیر بگذارد. ارضای صحیح غریزه جنسی نقش اساسی در آرامش روح و روان انساندارد و اگر این نیاز ارضا نشود عوارض و ناراحتی های روحی فراوانی را برای شاخص ایجاد خواهد کرد. این مشکل غالباً در ناسازگارهای خانواده نقشی را در پشت بوده بازی می کند که با یک نگاه روان شناسانه می توان آن را کشف نمود و به گونه ای علمی آن را حل کرد.

اهداف تحقیق

 

• هدف کلی: بررسی ویژگیهای شخصیتی زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی با آزمون MMPI در کلنیک های روان شناسی کرمانشاه.

 

اهداف جزئی

 

1. بررسی افسردگی در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی
2. بررسی هیستری در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی
3. بررسی اضطراب و تنش در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی

 

 

 

فرضیه های تحقیق

 

فرضیه 1: میزان افسردگی در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است.

 

فرضیه 2: میزان هیستری در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است.

 

فرضیه3: میزان اضطراب و تنش در زنان سرد مزاج در مقایسه با زنان عادی بیشتر است.